آسـمان که نشد، چرا درخـت نباشم
وقتی تـو در مـن این هـمه پـرنده ای!
ذهنم،پر از لانه هایست که برای تو …
ساخته ام…!
آسـمان که نشد، چرا درخـت نباشم
وقتی تـو در مـن این هـمه پـرنده ای!
ذهنم،پر از لانه هایست که برای تو …
ساخته ام…!
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم…
از تمام زمین یک خیابان را…
و از تمام تو…
یک دست که قفل شود در دست من…
می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…
ﻣــﯽ ﺩﺍﻧـــﯽ…
ﺍﮔـــﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺑـﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻮﺩﻥ ِ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘـــ !
ﺷــﺎﯾـــــﺪ ﺁﺭﺯﻭﯾــﯽ ﺯﯾﺒـــﺎﺗــﺮ ﺍﺯ ﺗـــــــﻮ
ﺳــﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ …
سخـــــــــتــی تــنهــایی رو وقتـــــی فــــهمیـــدم
کـه دیــدم مترسک
بـه کــلاغ میــگه :
هرچــقدر دوست داری نوکــ بزن
فقـــط تنهــام نــذار !
نمى دانم چه رابطه ایست ،
بین نبودنت با رنگ ها
دلتنگ تو که میشوم
زندگى ام سیاه مى شود !
انصـــاف نبـــود …
رفــتنت با خــودت بـاشــد ،
فـــرامـــوش کــردنت بــا مــن …
هرگز تمامت را برای کسی رو نکن بگذار کمی دست نیافتنی باشی